این پرونده تاریخی در شماره دوازدهم مجله «جُنگ هنر مس» منتشر شده است.
بخشی از یادداشت سردبیر را در همینباره بخوانید:
بهگمانم اوایلِ سالِ گذشته (۱۳۹۷) بود که خبرِ رسیدنِ چندهزار «سند» از راه رسید؛ اسنادِ گزارشهایی که روزی روزگاری، انگلیسیهای ساکنِ «کنسولگری انگلیس در کرمان»، از این شهر به شهرِ خودشان «لندن» فرستادند؛ آنهم با قیدِ «محرمانه»؛ و حالا چندین دهه بعد، تصویرِ ۱۵هزارتاشان به کرمان رسیده است. این یک اتفاقِ تاریخی است که به باورِ کارشناسان و پژوهشگرانِ آگاه، چراغهای روشنی را به کوچهپسکوچههای تاریکِ تاریخِ سیاسی، اجتماعی و فرهنگیِ این خاک، خواهد برد. همین اتفاق، بهانۀ پروندهای ویژه شد که در صفحاتِ بعد آمده، تا هم از چندوچونِ این «اسنادِ محرمانه» بدانیم، و هم بیش از پیش، سر از کارِ «دار و دستۀ لندنیها» درآوریم.
«کار، کارِ انگلیسیهاست»؛ سالهای سال است که این جمله، در حافظۀ تاریخیِ مردمانِ ما جا خوش کرده. برخی آن را ذیلِ «توهّمِ توطئه» قرار میدهند و بعضی با شنیدنش، به یادِ «داییجان ناپلئون» میافتند. اما وقتی اسنادی از این دست به دستمان میرسد که نگاهِ استعمارگرانه و رویکردِ دسیسهکارانۀ انگلیسیها در آنها هویداست، با خود میگوییم که: بله، واقعاً در بعضی موارد، کار، کارِ انگلیسیهاست؛ اما واقعیتِ مهمتر و دردناکتر این است که ضعفِ حکومت و سستیِ حاکمانِ سرزمینِ ما، اجازۀ جولانهای تاثیرگذار و تعیینکننده را به آنها داده است.