«به ایرانم، به ایرانِ گرامیام، به ایرانِ جاودانیام».
این کلمات را زندهیاد استاد «سعید نفیسی» در حدودِ هفتاد سال پیش بر پیشانیِ یکی از آثارش در مجموعهداستانِ تاریخیِ «ماه نخشب» نوشته است؛ کلماتی که دوستداشتنِ سرزمینِ همۀ ما؛ ایرانِ عزیز، در آنها موج میزند. در پرتو همین مهرورزی و دوستاری بود که سالهای پرشمارِ عمرِ پربارش، با کوششهای بیدریغ، خستگیناپذیر و کمنظیرِ او برای فرهنگ و هنر و ادبیاتِ ایران سپری شد.
حالا که حرفِ «حبّ وطن» بهمیان آمد، دریغم میآید که پاسخ آن استادِ روانشاد به اقتراحِ چند دهه پیشِ مجلۀ سخن را، در این نوشتۀ کوتاه نیاورم. سعید نفیسی در پاسخ به این اقتراح که: «کدامیک از شهرهای جهان را زیباتر یافتهاید؟» نوشته است: «در پاسخ اینکه کدامیک از شهرهای جهان را زیباتر یافتهاید؟ و چهچیز آن شهر شما را فریفته است؟ ناچار دیگران، همه در پی زیباییهای مادی میروند و از در و دیوار سخن میگویند. اما من، خواستار زیبایی معنویام و با آنکه در شرق و غرب و شمال و جنوب گردیدهام، -بسیار هم گردیدهام و صدها شهر بزرگ و کوچک دیدهام- شهر کرمان را زیباتر و فریبندهتر یافتهام. آنچه در این شهر مرا فریفت، آسمان بسیار روشن، و هوای بسیار سازگار، و بالاتر از همه؛ مردم راستگوی بلندنظر، آزادمنش و فرشتهخوی آن بود. من بیشتر از این جهت فریفتۀ آن شدم که در آنجا رنجی و آزاری نبردم، و یگانهشهر ایران است که از آنجا فتنه و آشوبی برای جهانیان و ایرانیان برنخاسته، و حتی سیاستمداری و جهانگیری در آغوش خود نپرورده است. آسایش و وارستگیای که در آنجا در خانههای محقّر و بر سر خاکِ اولیای بزرگوار، بهرۀ من شد، در هیچ شهر و دیاری نیافتم و در هیچ کاخِ زیبا و بر سر هیچ خوانِ نعمتی، از آن برخوردار نشدم.»
زندهیاد باستانی پاریزی در مقالهای با عنوانِ «حکیمان نفیس» که درباره خاندانِ نفیسیهای کرمان است (و تیرماه ۱۳۸۳ در مجلۀ کلک چاپ شده)، پس از نقل پاسخ سعید نفیسی، رندانه اشاره میکند که غیر از او و دوسه نفر دیگر که از شهرهای ایرانِ ما -همچون تهران و شیراز و مشهد- نام بردهاند، استادانِ دیگر از شهرهایی در کشورهای دیگر، مثل سوییس، ایتالیا، هند، روسیه، ترکیه و فرانسه، یاد کردهاند.
باری، ما در این شماره، بهاندازۀ بضاعتِ مزجاتمان، چندصفحهای به استاد زندهیاد «سعید نفیسی» و خدماتِ فرهنگیاش پرداختهایم و این پرونده را صمیمانه به همۀ کسانی پیشکش میکنیم که جانشان سرشار از مِهر به جایجای ایرانِ عزیز است و بهرغمِ همۀ دشواریها، پای این عشق میمانند و رهایش نمیکنند.