دوران کرونا، تجربهای کاملاً متفاوت و سخت و باورنکردنی، پیش روی مردم جهان نهاده و زندگی را در برابر مرگ، غافلگیر کرده است. نه فقط مواجههای از آن دست که فردی از عزیزان و نزدیکان خود را از دست بدهی، زیست اجتماعی و فرهنگی ما نیز، با چالشی بزرگ رودررو شده و بخشی از آن که هنوز از سرگیجۀ این دوران بیرون نیامده است، خطر مرگ را در برابرِ چشمانش میبیند. فعالیتهای فرهنگی و هنری در یکسال گذشته، با پرسشی بزرگ دست و پنجه نرم میکنند که جایگاهشان در این دوران چیست و طرز نمود و بروزشان چگونه باید باشد؟ ما نیز در «جُنگ هنر مس» خود را با این پرسشهای دشوار، مواجه میدیدیم و پس از مدتها درنگ و تأنی، روند انتشار نشریه را که بازتابی از حیات و هویّت ماست، به این امید از سر میگیریم که بتوانیم در این پست و بلندِ روحشکن، اگر مرهم زخم زندگی نیستیم، همپایِ این ره ناهموار باشیم.
این شمارۀ نشریه، دو پروندۀ نسبتاً مفصل دارد که چندان جایی برای مطالب دیگر باقی نگذاشته است و امیدواریم در حدّ بضاعت نشریه و مجال سخن، حقّ هر دو مطلب به نیکی ادا شده باشد. پروندۀ نخست، به کارنامۀ علمیِ شهروند افتخاری دیار کریمان، دکتر «مرتضی فرهادی» میپردازد که حدود ربعقرن است که فرهنگ مردم کرمان، یکی از موضوعات اصلی پژوهشهای اوست. دکتر فرهادی، چهرۀ شناختهشدهای در حوزۀ مطالعات اجتماعی و انسانپژوهی است.
پروندۀ دوم، مربوط به نمودهای فرهنگی و اجتماعی زندگیِ مهاجران افغانستان در ایران (و به تعبیری: هممیهنانِ وطن زبانیِ ما)، با تکیه بر استان کرمان است. ایدۀ این پرونده، سال گذشته با سفر محمدکاظم کاظمی به رفسنجان و دیدار او با جمعی از شاعران و نویسندگان افغانستانی و دیگر علاقهمندان شعر و ادب، در ذهن ما پدیدار شد و آنچه در صفحات مجله میبینید، تنها گوشهای از این موضوع بسیار بااهمیت و در حکم مقدمهای بر آن است.
در این وانفسایِ حیات متزلزل فرهنگی ما، آنچه همچنان موجب دلگرمی است، حمایت مجتمع مس سرچشمه از انتشار این نشریه است. امیدوارم این اهتمام، خدمتی مؤثر در حوزۀ فرهنگ و هنر کرمان و ایران باشد.