در زخم من گلی‌است از آتش شکفته‌تر سرمقاله شماره ۲۱ مجله. .


شعر یعنی نگاه بر لب سیب/ شعر یعنی نسیم بر گل توت/ شعر یعنی سکوت، یعنی ماه/ شعر یعنی تو می‌رسی از راه.۱

این شمارۀ مجله در حالی به دست خوانندگان و خواهندگانش می‌رسد که اختتامیۀ دومین جشنوارۀ ملی شعر کوتاهِ «آن»، به همّت روابط عمومی مجتمع مس سرچشمه رفسنجان یا در حال برگزاری است و یا برگزاری آن به پایان رسیده و برگزیدگان آن، شناخته شده‌اند. به همین بهانه و مناسبت، بخش زیادی از مجله را به این رویداد اختصاص داده‌ایم. دیار کرمان در عرصۀ شعر کوتاه فارسی حرف‌های زیادی برای گفتن دارد و این جشنواره نیز این ظرفیت را به‌خوبی نشان داد. در پروندۀ شعر کوتاه، علاوه بر خواندن دیدگاه‌های برخی از صاحب‌نظران کشور در مورد ماهیت و ویژگی‌های شعر کوتاه فارسی، گزیده‌ای از اشعار شاعران راه‌یافته به مرحلۀ نهایی جشنوارۀ «آن» را با هم می‌خوانیم. ارسال ۹۲۸۰ شعر کوتاه سنّتی و نو به جشنواره، نشان می‌دهد که این نوع ادبی، در شعر امروز ایران در حال تجربه کردنِ حیات و هویّت ویژه‌ای است. ده‌سال پیش در مصاحبه با نشریۀ استقامت گفته بودم که «آینده با شعر کوتاه معنا می‌شود»۲ و عده‌ای این سخن را گزافه می‌پنداشتند. به نظرم، جریان شعر امروز ما، همچنان امکان تحقّق این سخن را یادآوری می‌کند.

اردیبهشت سال قبل، منصور اوجی، یکی از چهره‌های شاخص شعر کوتاه فارسی و از شاعران نسل طلایی دهۀ چهل، از بینِ ما رفت. یکی از برنامه‌های اختتامیۀ جشنوارۀ شعر «آن»، گرامی‌داشت یادِ اوست. ما به فراخور صفحات این مجله و مجال اندکی که در اختیار داشتیم، پروندۀ کوتاهی برای او تدارک دیده‌ایم که شامل سال‌شمار زندگی او، مقالاتی در مورد شعرش، گزیده‌ای از شعرهای کوتاه او و مروری بر عکس‌های خاطره‌انگیز اوست. با منصور اوجی در دی‌ماه ۱۳۹۸ پیش آن‌که بلای کرونا در پهنۀ گیتی فراگیر شود، در طبقۀ دوم خانه‌اش دیدار کردم. در ۸۲سالگی، ذهن او همچنان پویا و سرزنده بود. اوجی، داستان‌های شگرفی از چهره‌های ادبیات امروز به‌خاطر داشت و هم‌نشینی با او برای من تجربه‌ای لذت‌بخش بود.

«تاریخ عکاسی و عکس‌های تاریخی کرمان»، کتابی است که همین روزها با پژوهش عباس افضلی‌ننیز منتشر شده است. فصل سوم این شماره، به پیوند میان عکس و تاریخ با نگاهی به عکس‌های قدیمی کرمان می‌پردازد و امیدواریم که بتوانیم در شماره‌های آتی، نگاه دقیق‌تر و جامع‌تری بر این کتاب بیندازیم.

این روزها، ایران ما داغدار مرگِ عزیزان خود در آبادان و یزد است. چشم امیدِ ما برآن است که خورشید فردایِ ما، از دل این ویرانه‌ها و از آتش این زخم‌ها، ققنوس‌وار برآید.

 

۱. گزیدۀ شعر منصور اوجی، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، ۱۳۹۹، ص ۱۴۸
۲. استقامت، شمارۀ ۳۷۸، ۱۶ اسفند ۱۳۹۱، ص ۴-۵

خط اوّل

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد.